ساعت ٢ بامداد، وضع روحیه من به شدت خراب
من اصلان مودی نیستم...اما تو نیم ساعت زمین تا آسمون حالم فرق کرد!
تو این حال یاد قسمت 25 دفتر مرگ افتادم.
انیمه ی Death note (دفتر مرگ) رو دیدید؟ یه سریال 37 قسمته ی کارتونی ژاپنیه. داستان این طور شروع میشه که "رویوک" یک شینیگامی (در فرهنگ ژاپنی، خدای مرگ ) حوصلش از زندگیش در دنیای شینگامیها سر میره و دفتر مرگش رو روی زمین انسان ها میندازه و پشت جلد به انگلیسی راهنمای استفادشو می نویسه.
یاگومی لایت، دانش آمور 17 ساله و بسیار باهوش این دفتر رو پیدا میکنه و متوجه میشه که اگر چهره ی کسی رو در ذهن مجسم کنی و اسمش رو تو دفتر مرگ بنویسی، اون فرد بعد 40 ثانیه خواهد مرد. لایت که از جنایتکارها متنفره تصمیم میگره با این دفتر مرگ تمام مجرما رو نابود کنه و یه دنیای بهتر بسازه کهدر اون دنیا همه او رو به عنوان عدالت بشناسن.
بعد از چند روز "L" بزرگترین کارگاه جهان که ناشناس با اسم "ال" تلاش می کنه تا لایت رو که مردم بهش لقب "کیرا" دادن رو دستگیر کنه. لایت خودشو در خطر میبینه و از این به بعد ماجرا تلاش این دو برای شکست دادن همه. لایت سعی میکنه "ال" و نام واقعیش رو پیدا کنه تا به کمک Death Note بکشتش و "ال" هم سعی میکنه کیرا رو دست گیر کنه.
بعد از چند وقت "ال" به لایت مضنون میشه و فکر میکنه بهترین راه واسه مطمئن شدن اینه که خودش رو به او معرفی کنه ( با مخفی نگه داشتن اسم واقعیش) و لایت متوجه میشه که "ال" یه نو جوون هم سن خودشه که خیلی هم شلختست و برای اینکه نشون بده بیگناهه قبول میکنه تا به "ال" در پیدا کردن کیرا کمک کنه .
جدال بین این دو خیلی جدابه و تا قسمت 25 ادامه داره. تو قسمت 25 (قسمت مورد علاقه ی من ) "ال" خیلی ناراحته و احساس عجیبی داره. داره بشدت بارن می باره و "ال" رویه پشت بومه، لایت میره دنبالش و می بینه "ال" زیر بارونه... لایت حرفاشو متوجه نمیشه و ازش می خواد بیاد تو تا سرما نخوره....
وقتی میان تو تا خوذشون رو خشک کنن، "ال" از لایت می خواد بزاره پاهاش رو خشک کنه و ماساژ بده . لایت شکه میشه ولی قبول میکنه،تو یه سالن بزرگ و خالی دو پسر نشستن...صدایه ضربات بارون میاد و نور با وجود ابری بودن هوا تو سالن میتابه. "ال" غرق در افکارشه...یه آهنگ پیانو خیلی زیبا رو بکگراند پخش میشه...لایت پیشونیه "ال" رو خشک میکنه...
"ال" میگه : من غمگینم -- I am sad -- Watashi wa kanashiidesu.
لایت نگاش می کنه..
"ال" میگه : به زودی می فهمی-- Anata wa sugu ni rikai suru. --
you'll understand soon.
این صحنه منو تکون میده، تو اون قسمت "ال" میمیره.. با نقشه ی لایت اما ماجرا ادامه داره. وقتی این قسمت، اون صحنه رو دیدم دوست داشتم داستان همونجا فریز بشه.
خیلی ناراحتم.
پی.اس: می تونید این سریال رو اینجا ببیند یا DVD هاش رو با زیرنویس فارسی تهیه کنید.
پی.اس.اس: کتاب Atonement "تاوان" نوشته ی "ian McEwan" رو حالا تموم میکنم! ( فصل آخرشم) امید وارم بتونم در موردش یه پست بزارم. سال 2008 فیلم این داستان رو هم ساختن که من گزاشتم بعد از تموم شدن کتاب ببینم.